معنی جوشاننده، پزنده، بهم زننده، جوجه یا پرنده کبابی, معنی جوشاننده، پزنده، بهم زننده، جوجه یا پرنده کبابی, معنی [maاjjbi، /xjbi، fik xjjbi، [m[i dا /cjbi lfاfd, معنی اصطلاح جوشاننده، پزنده، بهم زننده، جوجه یا پرنده کبابی, معادل جوشاننده، پزنده، بهم زننده، جوجه یا پرنده کبابی, جوشاننده، پزنده، بهم زننده، جوجه یا پرنده کبابی چی میشه؟, جوشاننده، پزنده، بهم زننده، جوجه یا پرنده کبابی یعنی چی؟, جوشاننده، پزنده، بهم زننده، جوجه یا پرنده کبابی synonym, جوشاننده، پزنده، بهم زننده، جوجه یا پرنده کبابی definition,